.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
دفاع همزمان الیاس حضرتی از خاتمي و کروبي

حضرتي مدير مسوول روزنامه اعتماد و عضو شوراي مرکزي حزب اعتماد ملي در گفت وگويي با سرويس گفت وگوي آريا به پرسش هاي انتخاباتي پاسخ گفت.

به گزارش
شمال نیوز ، متن این گفتگو که در روزنامه اعتماد پنجشنبه منتشر شده است بدین شرح است:

-الان حزبي که در جريانات سياسي کشور در ميان اصلاح طلبان حضور پررنگ تر و قوي تري دارد، حزب اعتماد ملي است و از آنجايي که شما جايگاه ويژه يي در حزب داريد مي خواستم با اين دو مساله شروع کنم که به نظر شما جريان اصلاح طلبي در آستانه انتخابات رياست جمهوري چه حرف جدي مي خواهد داشته باشد؟ و به نظر شما اين جبهه به يک کانديداي مشترک خواهد رسيد يا خير؟

حزب اعتماد ملي تلاش دارد به معناي واقعي در مسير يک حزب تمام عيار شدن حرکت کند، البته فاصله خيلي زيادي با نقطه مطلوب دارد. فضاي فرهنگي، سياسي و رواني کشور مجموعاً فضاي کامل حزبي را برنمي تابد. اين ريشه تاريخي دارد. فرازونشيب عملکرد احزاب و شکست ها و پيروزي هايي که وجود داشته، چنانچه در گذشته بعضي احزاب با خارج ارتباط داشتند. تندروي ها و کند روي هايي که در داخل صورت گرفته امکان حرکت متعادل، درازمدت و درست را از احزاب گرفته است، خيلي کار حزبي سخت شده است. هم در ارتباط با حکومت و هم در ارتباط با مردم و همين طور در حد و مرز رقابت ها و حسادت ها و تخريب ها و تبليغاتي که وجود دارد. متاسفانه همه اينها در کشور مخدوش شده و لذا کسي که مي خواهد يک کار درست و ريشه دار انجام دهد با مشکلات و مصيبت هايي مواجه است. ولي با اين حال اراده خيلي قوي و منسجمي بر مجموعه دوستان حزب اعتماد ملي مخصوصاً شخص آقاي کروبي وجود دارد و علاقه مند و مصمم هستند که به خواست خدا بتوانند بستر مناسبي را براي فعاليت فراهم کنند. حزب اعتماد ملي در کار حزبي خيلي جدي است؛ هم در انتخابات شوراها و مجلس وارد شديم و هم در انتخابات رياست جمهوري آينده و ديگر عرصه هاي سياسي حضور فعال خواهيم داشت. علاوه بر آن وظيفه سازماندهي و ساماندهي نيروهاي خط امام و کساني را که علاقه مند و عاشق تفکر و انديشه امام و بروز کردن افکار متعالي که پايه هاي اصلي انقلاب اسلامي هستند بر عهده دارد؛ سعي مي کنيم يک سازماندهي در اين عرصه داشته باشيم.

-حزب اعتماد ملي با چه هدفي دولت نهم را نقد مي کند؟

آنچه ما در پي نقد رياست جمهوري نهم هستيم و دغدغه اساسي ما، پاسخ به اين سوال است که براي تداوم انقلاب اقدام انقلابي بايد صورت گيرد يا اقدام اصلاحي؟ اقدام انقلابي بعد از گذشت 30 سال از انقلاب نه ممکن است، نه ميسر و نه مفيد. براي يک انقلاب وقتي حرکت خود را آغاز مي کند، روزهاي اول پذيرفتيم که اقدامات انقلابي به معناي دور زدن قانون، ميانبر زدن و به معناي به هم زدن نهاد هاي آن زمان به معناي جابه جايي ريشه يي مديران مي تواند مفيد باشد و جزء ضرورت هاي انقلاب است. اما از دهه اول انقلاب به بعد انقلاب در مسيري که خودش براي خودش تعريف کرده قرار مي گيرد و اين مسير، داشتن يک مجلس قانونگذار، رعايت قوانين مجلس و مصوبات قانوني است. در طول زمان امکان دارد انحرافاتي در اصول انقلاب ايجاد شود و خصلت هاي ناپسندي وارد حوزه اخلاق مديران شود که نياز به اصلاح دارد. اصلاح يک حرکت مستمر دائمي است براي اينکه مسير گم نشود و اهداف پررنگ تر شوند و فراموش نشوند. ولي بعد از 30 سال و گذشت سه دهه از انقلاب اگر ما همچنان بخواهيم اقدام انقلابي را به عنوان استراتژي خودمان اتخاذ کنيم، آن وقت مملکت به يک آنارشيسم کامل تبديل مي شود و در يک وضعيت آنارشيستي قرار مي گيريم. آن وقت تمامي مديراني که در طول 30 سال زحمت کشيدند هم خانه نشين مي شوند و با نوه هاي خود بازي مي کنند. تمام نهادهايي که با مطالعه و از روي ضرورت ها تشکيل شدند و مفيد فايده بودند يکي يکي زير سوال مي روند و بايد منحل شوند. مجلس قانونگذاري که برآمده از متن و اصل انقلاب است دور زده مي شود و به عنوان يک طفيلي به آن نگاه مي شود. طبيعي است ما اين را قبول نداريم و اين باعث يک نااميدي و بي ثباتي در داخل مي شود. اين شرايط براي مردمي که انقلاب کرده اند، خسارت هايي به وجود مي آورد. مردم تا کي بايد اين خسارت ها را بپردازند اين در حالي است که مردم ما به دنبال يک زندگي مستقل و عزتمند و در عين حال مرفه بودند و هستند.

-آيا اين گفتمان اعتماد ملي است؟

بله، ما از قبل هم حرف مان همين بود. ما به اقدامات اصلاحي به عنوان يک استراتژي نگاه مي کنيم و اقدام انقلابي را که 3-2 سال اخير به شکل مصنوعي توسط دولت محترم گفتمانش طرح شد به ضرر يک انقلاب و به ضرر يک نظام برآمده از انقلاب مي دانيم. معتقديم، تداوم انقلاب که براي ما يک اصل اساسي است و يک استراتژي به شمار مي آيد از طريق اقدام انقلابي، آن هم به شکلي مصنوعي امکانش نيست. بر اثر اقدامات انقلابي ثبات قانوني از کشور رخت بر مي بندد که دودش به چشم همه ملت مي رود، هم طبقه سرمايه دار و هم طبقه کارگر. طبقه پايين جامعه فکر مي کند با يک شعار انقلابي کاري برايش صورت مي گيرد ولي وضعيتش بدتر مي شود و لذا طي چند سال گذشته وضعش بدتر شده که برخلاف عدالت اجتماعي است. فساد و فحشا و نارسايي اداري و کند بودن و جوابگو نبودن سيستم بوروکراسي کشور و اداري کشور بدتر شده است، در وضع اقتصادي، مسکن، تورم و سياست خارجي به بن بست هايي خورده ايم و با بحران هايي روبه رو هستيم. ما فکر مي کنيم مردم ما بعد از گذشت سه دهه از انقلاب که تمامي مشکلات و مسائل را به دل و جان خريدند و مردانه پاي انقلاب ايستاده اند حق شان است که يک زندگي خوب و آبرومند و با استاندارد بين المللي و بالاتر از آن داشته باشند. کشوري که در آن سالي 100-80 ميليارد دلار درآمد نفتي دارد؛ اين زندگي برازنده ملت نيست.

-چه شد که اعتماد ملي به کانديداتوري آقاي کروبي رسيد؟

آقاي کروبي فراتر از اعتماد ملي است. شخصيت بي نظيري است که خصوصيات اجتماعي، اخلاقي، فرهنگي و سياسي اش در بين تمامي شخصيت هاي کشور بي نظير است، اصلاً با اين خصوصيات نفر دومي پيدا نمي شود. من نه به خاطر اينکه عضو شوراي مرکزي اعتماد ملي هستم، اين ادعا را دارم بلکه همه فعالان سياسي از همه جناح ها معتقدند آقاي کروبي به لحاظ سابقه فعاليت انقلابي جزء 4-3 نفري است که از سال 1342 همراه در تمامي مراحل مبارزه همواره امام بود. افرادي که در اين عرصه پيشتاز باشند نادرند. زماني که آقاي موسوي خوئيني ها به دادستاني کل کشور رفتند، امام مي گويند؛ «من خيلي فکر کردم که به جاي آقاي موسوي خوئيني ها چه کسي را براي کار سنگين حج بگذارم، که به جز آقاي کروبي کسي را پيدا نکردم. براي اينکه ايشان بيشترين شکنجه را براي پيروزي انقلاب در زمان رژيم سابق متحمل شدند.» آقاي کروبي بعد از انقلاب به لحاظ پايگاه مردمي دور اول از اليگودرز آمد، مجلس دور دوم خيلي از شخصيت هاي روحاني و سياسي از تهران کانديدا شدند که يا راي نياوردند يا در ته جدول قرار گرفتند اما آقاي کروبي به رغم اينکه اصالتاً اليگودرزي هستند آمدند تهران و بعد از آقاي هاشمي نفر دوم، در مجلس دوم شدند، در مجلس سوم نيز اينچنين شد. ايشان به لحاظ مردمي بودن، سخاوتمند بودن و داشتن مرزبندي سياسي و تفکر سياسي کم نظير است.تمام افرادي که داراي حقوق شهروندي هستند حتي اگر مخالف درجه يک او باشند و به او مراجعه کنند با تمام توان در جهت حل وفصل مشکلاتشان گام بر مي دارد. يک فعال سياسي که گرفتار شده باشد، زندان رفته باشد، تنها جايي که براي خانواده او درش باز است و با رويي گشاده از آنها استقبال مي کند، دفتر آقاي کروبي است. ادعا داريم که آقاي کروبي در اين قسمت منحصربه فرد هستند. ايشان اگر حرف مي زند مطمئن باشيد به آن عمل مي کند. من بارها گفته ام تنها کسي که مي شود با طنابش به ته چاه رفت آقاي کروبي است.

-با توجه به عدم حمايت اصلاح طلبان ديگر از آقاي کروبي، آيا حضور آقاي کروبي در عرصه انتخابات باعث بروز اختلافات در اردوگاه اصلاح طلبان نمي شود؟

نه تنها موجب اختلاف نخواهد شد بلکه موجب اتحاد هم مي شود. در حوزه اصلاح طلبي ما به يک روند دموکراتيک واضح اعتقاد داريم. دوستان ما در احزاب مختلف از قبل شخصيت هايي را به عنوان کانديدا معرفي کردند، اعتماد ملي هم کانديداي خودش را معرفي کرده است. ما در واقع در اردوگاه اصلاح طلبان دو خط را باهم دنبال مي کنيم، خط اول اجماع و رسيدن به کانديداي واحد است و خط دوم هر کدام از احزاب شخصيتي را درون حزبشان يا خارج از حزب خود احساس مي کنند که براي کانديدا شدن مناسب است معرفي مي کنند و بعد در مسير 8-7 ماهه که به انتخابات داريم نهايتاً به کانديداي واحد خواهيم رسيد، چون غير از اين راه ديگري نداريم.

-کروبي خود را اصولگرا دانسته، آيا اين به معناي جدايي از صف خاتمي است؟

آقاي کروبي گفته است اگر اصولگرايي معناش اين است که به اصول انقلاب و به حاکميت اسلام، به تحقق انديشه هاي امام، به معنويت اسلام، به يکي بودن ديانت با سياست براساس آرمان هاي انقلاب قائل باشيم؛ بالاتر از همه اصولگراها ما هستيم. کلمه اصولگرايي را به يغما برده اند، به تاراج برده اند. اصولگرايي است که آمده اند وزيري را معرفي کردند که گرين کارت امريکايي دارد؟ اصولگرايي است که شهروند امريکايي را به عنوان مشاور معرفي کنند؟ اين اصولگرايي است که وزيري معرفي کنند که افتضاح بشود و آبرو و چهره زيباي جمهوري اسلامي مکدر شود که آن دانشگاه بگويد من مدرک نداده ام. اين جز خراب کردن عنوان اصولگرايي چيز ديگري نيست. اصولگرايي يعني اينکه افراد در زندگي، اصولي نشأت گرفته از اسلام و انقلاب داشته باشند که همه اينها در قانون اساسي متجلي شده است. اصولگرايي اين است که مïر قانون اساسي مو به مو اجرا شود.

-چرا کروبي و حزب اعتماد ملي که خود اصلاح طلب هستند، گوي سبقت را در انتقاد به عملکرد اصلاحات از اصولگرايان ربوده اند؟

نه اين طور نيست. اصولگرايان اصل ريشه را مي زنند، چه از طريق تلويزيون و چه از طريق ابزاري مثل رد صلاحيت، چه سوءاستفاده از ارگان هايي که در طول سال از بيت المال تغذيه مي شوند ولي سازماندهي آنها در انتخابات در اختيار اصولگرايان قرار مي گيرد. آقاي کروبي انتقاداتي به اصلاح طلبان داشتند و اين را هم مي توانست در جلسه يي محرمانه بگويد ولي ترجيح دادند بخشي از آن را به شکل آشکار بگويد و از تندروي ها گله بکند. فضاي اصلاح طلبي فضاي بسته و مريد و مرادي نيست و ترجيح مي دهند خيلي از مواضع خود را روشن و واضح به هم بگويند. اين جريان در اصولگرايان بيشتر و شديدتر است. طرح سوال و استيضاح مي کنند و بعد پس مي گيرند، علما امضا جمع مي کنند که فلان مسوول عزل شود ولي رئيس جمهور توجه نمي کند و تعدادي به نام اصولگرايان تحول خواه، اصولگرايان مترقي و چه و چه انشعاب پيدا کردند.

-حضور همزمان کروبي و خاتمي و تقابل آنها در انتخابات موجب ريزش نيرو در اعتماد ملي نمي شود؟

شما مطمئن باشيد چنين واقعه يي را هيچ گاه مشاهده نخواهيد کرد که آقاي کروبي و خاتمي باهم در عرصه انتخابات حاضر شوند. خاتمي نه تنها سرمايه عظيم براي اصلاح طلبان بلکه براي کل نظام و انقلاب اسلامي است. جزء نادر کساني است که تراوش و توليد انديشه و فکر دارد. خوب فکر مي کند و نظريه پرداز عالي است. خاتمي مي تواند مباني نظري (نظريه حکومتي امام خميني(ره)) را به بهترين شکل تبيين و ترسيم کند. شخصيتي نجيب، مومن، صادق و سالم است. اين ويژگي هاي زيبا و توانمند با کروبي کامل مي شود و زيباترين تصوير از خط، انديشه و راه امام در «خاتمي« کروبي» تجلي پيدا مي کند. ايشان در هر کشوري بود حلوا حلوايش مي کردند و او را به عنوان يک سرمايه گرانقدر نگه مي داشتند. تعدادي از گروه هاي سياسي دنبال آقاي خاتمي هستند تا ايشان را جهت حضور در انتخابات راضي کنند ولي تا به حال پاسخ نداده اند. قطعاً شما بدانيد امکان اينکه آقاي کروبي و خاتمي هر دو نيايند وجود دارد ولي امکان اينکه اين دو تا با هم بيايند وجود ندارد و امکان اينکه يکي بيايد و يکي نيايد نيز وجود دارد. در واقع ما تحقق انديشه امام را در خاتمي به علاوه کروبي به زيباترين شکل ممکن مي بينيم، اينها مکمل يکديگر هستند.

-کارگزاران ابتدا از حضور خاتمي حمايت و بعد صحبت از حمايت از کانديداتوري کروبي کرد، حال تلاش دارد کانديداي خود را براي حضور در عرصه انتخابات مجاب کند، ارزيابي شما از اين بازي انتخاباتي آنها چيست؟

شرايط سياسي کشور شرايط پيچيده يي است، آنها هم به عنوان افرادي که تجربه يي در مسائل سياسي کشور پيدا کرده اند سعي مي کنند يک مقدار پيچيده بازي کنند اين حقشان است. به نظر من چون اوضاع کشور روشن و شفاف نيست. البته فکر مي کنم در دراز مدت با آنها مشکلي نخواهيم داشت.

-با توجه به اينکه کارگزاران سه مشخصه براي کانديداي خود اعلام کرده است (مورد تاييد رهبري باشد، فراگير باشد و چهره يي کاريزماتيک داشته باشد) احتمال مي دهيد چه کسي مدنظر آنها باشد؟

شخصيت هاي زيادي در کشور داريم که اين مشخصه ها را داشته باشند. هم آقاي خاتمي، هم آقاي کروبي و هم آقاي حسن روحاني و دکتر نجفي همه اينها اين مشخصه ها را دارند.


استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.073 seconds.